بخندییییییم
از لره میپرسن: طولانی ترین شب سال چه شبی است؟
میگه: شبی که با زنت قهری و میره حموم، خوشگل میکنه و یه دامن کوتاه میپوشه!
لره توي مراسم حج انقدر محكم به شيطون سنگ ميزد كه شيطون توي بلندگو میگه:
قدمعلي حسنوند از لرستان، يواش تر وحشي!
لره محکم می گوزه! باباش میگه: اینو دوتاش می کردی که نه کونت پاره شه نه زهره ما بترکه!
لره میره پیش خدا میگه: چرا منو آفریدی؟
خدا میزنه تو سر جبرییل میگه: مگه نگفتم اگه خاک اضافه اومد مسخره بازی در نیار!
لره تو یه کوچه خلوت میگوزه! یه دفعه همه پنجره ها باز میشه، هول میکنه میگه: گوزیه گوز!
تو قطار پسره به نامزدش ميگه: رفتيم تونل همينكه گفتم نون بده لبتو بيار جلو تا بوست كنم.
از تونل که میان بيرون پسره می پرسه: چند تا نون دادي؟
دختره میگه: 4 تا
پسره میگه: من كه فقط يه دونه گرفتم!
اصفهانیه از اون پشت ميگه: دادا ديدم نونوايي خلوتس، منم 3 تا استادم!
پيرزنه تو اوتوبوس هي مي گفته: ني ناي نا ناي ني ناي ناي
همه هم دست ميزدن براش. بعد يهو دست مي کنه تو کيفش
دندوناشو در مياره ميگه: نياوران نيگه دار!
وقتي
خانومي به شما گفت: “چي؟”، به اين معنا نيست که گفته شما را نشنيده بلکه او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغيير دهيد!
تو جاده شمال بودم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده! منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره، دیدم نه همینجوری
وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه، یه جوری نگام می کرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم!
بعد
از یه دقیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه
یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اونور جاده، بعد با
افسوس سرشو انداخت پایینو رفت!
این حرکتش از فحش خوار و مادر بدتر بود، فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه!
سرعت اینترنت انقدر پایینه که اگه الان شخصاً پیاده برم از رییس گوگل سوال کنم، زودتر به نتیجه میرسم؛ تا بخوام سرچ کنم!
بابام حسرت زمان باباش را می خورد، منم حسرت زمان بابام رو می خورم، اما اگه پسر من بخواد حسرت زمان منو بخوره
همچین با پشت دست میزنم تو دهنش که نفهمه از کجا خورده!
زنه
شوهرشو میبره دکتر، دکتر
به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه. باید خوب غذا
بخوره، هرچی که می خواد براش فراهم بشه و برای 1 سال هیچ بحث و دعوایی سر
هیچ موضوعی حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشین.
تو راه برگشت مرده میپرسه: خانم دکتر چی گفت؟
زنه میگه: هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری!
چهارشنبه سوری آتیش بازی می کنیم، گیر میدین!
وسط تابستون آب بازی می کنیم، گیر میدین!
حداقل خاک
بازی رو آزاد کنید، یه خاکی به سر بی غیرتمون بکنیم!
پاستوریزه :
نامی که همسر پاستور برای آلت او انتخاب کرده بود
کورتاژ :
پودر لباسشويي مخصوص نابينايان
هواکش :
فحش ناموسی كه جنتى هنگام دعوا به حضرت آدم گفت
کلیمانجارو :
علی دایی خطاب به کریم باقری در زمین فوتبال به معنی کریم، اونجارو !
ضامن آهو:
قسمتی از بدن آهو که اگر آن را بکِشیم آهو منفجر مىشود
مشروبات:
روبات مشهد رفته
نلسون ماندلا:
نلسون اون وسط گیر کرده
قمقمه :
پَ ن پَ قم هالیووده
انبر :
داروی برطرف کننده اسهال!
خلوص :
خروس خانه ی علی دایی اینا
شهاب حسيني:
شهابي كه شبهاي محرم در آسمان ديده ميشود
یه
بازاریابِ جارو برقی درِ یه خونه ای رو میزنه، و تا خانمِ خونه در رو باز
میکنه قبل از اینکه حرفی زده بشه، بازاریاب میپره تو خونه و یه
کیسه کود گاوی رو روی فرش خالی میکنه
و میگه: اگه من قادر به جمع کردن و تمیز کردنِ همه ی اینها با این جاروبرقی قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ این گُـــه ها رو بخورم!
خانوم میگه: سُــسِ سفید میخوای یا قرمز؟
بازاریاب: چــــرا؟
خانوم: چند وقته برقِ خونه مون قطعه
..!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 15:13 توسط احسان
|