دلیل چرخش جنبش از شعار نه غزه نه لبنان به حمایت مردم مصر !!!

مثل اینکه دوستانمون در مجلس به قول این منافقا (ارتجاع) !!! از حرکت جمع 100-150 نفری فتنه گران خیلی خیلی ناراحت بودن و حسابی رادیاتشون جوش آورده بود و یکم روی نوشته هایی که از روش نطقشون رو میخوندن با تفکر و تعمق اندیشه نکرده بودن ! خیلی روی این موضوع مانور دادن که چرا روز قدس پارسال ما "نه غزه نه لبنان " مانور دادن . خیلی جالب بود برام که قسمت دوم این شعار که یک شعار بسیار زیبای ملی بود سانسور میشد ! احتمالا چون حرف حساب بوده و میترسیدن که مردم این شعار کامل و زیبا رو بشنون و اونایی که تا حالا نشنیده بودن و هنوز از آرمان های این جنبش خبر ندارن هم  معطوف بشن به سمت جنبش  .

 

 اره داداشم هنوزم نه غزه نه لبنان ... جانم فقط و فقط فدای ایران عزیزم .

 

خوب برسیم به جواب به جناب عادل (نه فردوسی پور بلکه حداد خان عادل که یعنی دکتری هم دارن !!! جناب داماد عزیز .... ) و اون یکی دکتره که رئیس مجلسه و جدیدا خیلی بی منطق حرف میزنه . قبلا یه کوچول توی اونوری ها قبولش داشتم ولی خوب دیگه قبولش ندارم ! (ماشالله چقدر دکتر داریم و ماشالله چقدر چیز حالیشونه )

 

اینکه پارسال اونو گفتیم و امسال اومدیم به حمایت مردم مصر به خیابون اومدیم رو تفاوت هاش رو برات میگم ...

 

 

اولا که غزه و لبنان زیر حملات اسراییل اند (و یا بودند) و  کشور ما و جنبش ما زیر حملات بیگانه نیست .

دوما شباهتی که مردم ما و مردم مصر با هم دارن اینه که هردوشون زیر ظلم دیکتاتور ها هستند . و در واقع حمایتی که قرار بود از مردم مصر بشه توی 25 بهمن 1389 حمایت از مردم خودمون بود و نتیجه اینکه باز هم نه غزه نه لبنان و نه حتی همین مصر . چون دیگه اونا تقریبا از زیر ظلم دیکتاتور هاشون در اومدن ولی ما اند خم کوچه اولیم و ادامه میدیم تا ازاد بشیم .

 

 

دقت کردین چی شد دکتر ها ؟ یکم بشینین تجزیه و تحلیل کنید . شما دکتراتونو از کجا گرفتین که مسائلی به این سادگی رو نمی فهمید . البته شاید هم خودتون رو به نفهمیدن زدید ! و یا شاید جایگاه و مقامتون مثل مبارک تحت خطره که اینگونه بر آشفته میشید !!!

 

راستی من نفهمیدم چرا اینقدر به خاطر 150 نفر معترض اینجوری جوش کردید !

بازی و فرهنگ کار تیمی !

درخصوص فرهنگ کار تیمی- بازی بهترین آموزشه

در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره گرگه و .... ادامه بازی. بچه ها هم همدیگر رو  هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هرکی باید به فکر خودش باشه.

در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که  كل تيم  10 نفره  روي 9 تا صندلي جا بشن و كسي بي صندلي نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلي، بعد 10 نفر روی 7 صندلي و  همینطور تا آخر.

با این بازی اونا به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر رو یاد میدن
 
 
 
 
 
یاد بگیرین دیگران رو فدای خودخواهی خودتون نکنین اونام حق زندگی دارن

22eeeeeeeeee bahman!

داشتم صحنه های حضور پرشور و ملیونی اسکل های زمان حال جهان رو توی تی وی میدیدم که چند تا نکته به ذهنم رسید :

1- چقدر هزینه شده ... چه قدر هزینه شده واقعا کلم سوت میکشید اگه میخواستم این هزینه ای که برای 22 بهمن میکنند رو حساب کنم ... !

فکرشو بکنید : این همه پرچم پارچه ای طویل , این همه پرچم کاغذی که پخش میشه , این همه پوستر ها , این همه پارچه نویسی ها , این همه بنر ها در سایز های متریک , این همه تغذیه رایگان , این همه هزینه و باز هم این همه هزینه !

آقایون توی کتبشون انتقاد از هزینه جشن های 2500 ساله میکنند ! کسی نیست اینا رو بشون گوشزد کنه ؟

آقا اصلا گیریم که جشن های با این مضمون واسه هر حکومتی لازم و هزینه هاش هم غیر قابل صرفه جویی ! حداقل اینقدر به جشن های 2500 ساله گیر ندید !

2- بنده شخصا اون دنیا سر پل صرا خرخره آقایون و خانوم ها (که حدود 90 درصدشون از عقب دولت میخورن و یه جورایی نبود نظام برابر است با از گرسنگی مردنشان !) خواهم گرفت . به دو دلیل :

الف : به نا حق پول بیت المال رو میخورن ... ب: به ناحق حق بقیه ای مردمی که این همه بن و سهام عدالت و کوفت و زهر مار رو ندارن رو ضایع میکنند .

3- خداییش یه سری هم از روی سادگی میرن ... تعدادی که به هیچ منبع خبری غیر از تلوزیون ایران دسترسی ندارن و ناچارا هیپنوتیزم (درست نوشتم ؟ ) این جعبه جادویی نظام میشوند . (خداییش از این قشر من میگذرم)

4- از طایفه 150 نفری و جمعیت 50 نفری دوستانم و دوستان دوستانم چیزی حدود 5 نفر رو میشناسم که به این تظاهرات ملیونی رفتند . به نظرتون چیزی حدود 2.5% مقبولیت واسه یه جکومت محسوب میشه ؟

بنده خائینین مردم رو چیزی حدود 10 ملیون نفر از 80 ملیون نفر (اگه فرض کنیم ایران 80 ملیون جمعیت داره) تخمین میزنم . البته در خوشبینانه ترین حالت .

5- خداییش موندم این 10 ملیون نفر واسه چی رفتن ! واسه بنزین 400 و 700 تومنی ؟ واسه نون 100 تومنی ؟ حوصله ندارم بقیشو بنویسم ... خودتون دیگه کامل در جریانید !

6- خداییش اگه واسه این 90 هزار تومن یارانه هم رفته باشن خیلی خرن ! 5-6 سال پیش بود فکر کنم . کروبی میگفت ماهانه 40 هزار تومن میدم بهتون ! اون موقع همینا مسخرش کردن ! ولی حالا کودتاچیشون شده شجاع ترین رئیس جمهور ! واسه اینکه همچین طرحی رو پیاده کرده .

اجزای زندگی

پروفسور فلسفه با بسته  سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان   خود روی میز گذاشت.


وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت   و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد.


سپس  از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟


و همه دانشجویان موافقت کردند.

سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛   سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند.


بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله".


بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند.


در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود.

اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیتان، کارتان، خانه تان و ماشينتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده."


پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین.


همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین.

.....


اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند."


یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟

پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگي شلوغ هم ، جائي برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست! "

جوابیه فردوسی طوسی به سید حسن نصراله !

سخنان حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان درباره عدم وجود تمدن پارسی و عرب بودن ایران

 در این سخنرانی که در تاریخ 17 ژوئن 2009 (27 خرداد 1388) از شبکه المنار پخش شد 

 

وی اظهار داشت که «امروز در ایران چیزی به نام پارسی یا تمدن پارسی وجود ندارد.

 

آنچه در ایران هست، تمدن اسلامی است». سیدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان افزود:

 

«آنچه در ایران هست دین عربی محمد (ص) است. بنیانگزار جمهوری اسلامی هم عرب بوده

 

و فرزند عرب است و فرزند پیامبر خدا محمد (ص) است. رهبر کنونی جمهوری اسلامی،

 

حضرت امام خامنه ای هم سید قریشی است و پسر هاشمی و پسر پیامبر خداست؛

 

پسر علی بن ابی طالب و فاطمه زهراست که اینها عرب هستند

 

. جنبش مردمی ایران برای سرنگونی نظام اسلامی توهم عده ای بود

 

که با تدبیر امام خامنه ای سرکوب شد...

 

جوابیه فردوسی به سید حسن نصرالله

در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین


ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود


چو مھر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان


ھمه بنده ناب یزدان پاک
ھمه دل پر از مھر این آب و خاک


پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نھاد


بزرگی به مردی و فرھنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود


کجا رفت آن دانش و ھوش ما
چه شد مھر میھن فراموش ما


که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان


چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار


نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟


به یزدان که این کشور آباد بود
ھمه جای مردان آزاد بود


در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت


گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر


نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت


از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت


از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد


چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

 

به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم


بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن


اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است


بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم

اصفهون حریف میطلبه !

سلام !

باز اومدم یکم از حرف های مهم ام رو بزنم و برم !

در مورد بازی ذوب و مس کرمونس !

خواستم به صمتی بگم : صمتی !

تو که گفتی شهریار نیستی ... سلطون و امپراطورم نیستی و ژنرالم نه !

تو که با بغض گفتی من عبت الصمت ام ... جوری با آه و سوز و گداز داخلی گفتی من بنده خدام که اونروز پیش خودم گفتم آخی . خوش به حالش که اینقدر به خداش می نازه !

حالا با تو یه حرف جدی دارم !

اره با خود تو عبت الصمد !

چجوری تونستی زیر نظر خدات به یه تیم دیگه تهمت بزنی ؟

کاشکی فقط به یه تیم دیگه تهمت می زدی ! یه شهر و بردی زیر سوال ... اصفهون عزیز ما رو بردی زیر سوال ! به ما انگ نا پاکی زدی !

چجوری روت شد ؟ مگه تو بنده خدا نبودی ؟ نمیدونی وقتی میگی من بنده خدام ! اول باید خدا رو قبول داشته باشی تا بعد بندگیشو !؟

خدایی اگه خدا رو قبول داشتی چنین تهمت هایی نمیزدی ... من که تو رو با همون خدای خودت تنهات میزارم , ایشالله که همون خدات در موردت قضاوت کنه .

راستی ندیدم بعد بازی تکراری عصبی باشی ؟ ندیدم مشت بزنی روی میز ؟ ندیدم دست و دل بازی راه بندازی بگی من سه امتیاز رو خودم بهتون میدم ؟

نه صمتی ! اصفهون به سه امتیازی که تو بدی نیازی نداره . اصفهون سه امتیاز رو از حلقومت کشید بیرون ! توسط کمک همون خدایی که میگی بنده اشی !

از همین جا اعلام میدارم . هر میرزا قشم شمی ... هر میرزا غلاقی ! هر مشنگ و الزمانی ادعا داره اگه بازیش تکرار بشه میتونه امتیازی از دست ما پس بگیره

حاضریم بازی رو دوباره برگزار کنیم ! و ضمن اینکه باز سه امتیاز رو باز هم بگیریم به تفاضل گلمون هم اضافه کنیم !

از همین جا از فولاد خوزستان هم تقاضا دارم شروع کنه به تلاش برای تکرار بازی خودش با سپاهان ! که هم ببریم هم تفاضل بالا ببریم !

پس نوشت :
1- توی بازی ذوب و مس با اینکه چند هفته پیش گفته بودم فعلا از ذوب دل خوش ندارم ولی به خاطر اینکه این بازی بدل شد به حقانیت فوتبال اصفهان شدیدا دوست داشتم ذوب ببره (حتی با اینکه فاصلمون با ذوب بیشتر میشد)
2- از حرف های دلیلی توی برنامه نود که تیر فردوسی پور رو به سنگ زد تشکر میکنم و
3- زنده باد اصفهمونم .
4- زنده باد جوش اوردن صمتی که تا جوش میاره کلی بهش میخندم و حال میکنم . حیف شد دوباره جوش نیاورد این بار .

5- اس و پس با اون ادعای پوشالی بزرگیشون جلومون زانو میزنن و تعظیم میکنن ! شما چی چی میگویین این وسط ؟



در آخر :
1- حریف می طلبیم !
2- حریف می طلبیم
3- حریف میطلبیم ... !


مزدا ماشین ژاپنی !

ریشه نام ماشین ژاپنی مزدا ! ... )

http://www.redlink1.com/mydocs/group/45/03.jpg

شايد باور اين مطلب سخت باشد كه نام خودروی ژاپنی مزدا بر گرفته از نام "اهورا مزدا" مي باشد
اما برای حصول اطمینان به نشانی کمپانی مزدا که در زیر درج شده بروید.
http://www.mazda.com/profile/vision/
در سمت راست صفحه ای که باز می شود شرکت مزدا دلیل نام گذاری خود را توضیح داده است.
متن انگلیسی زیر عین متن مندرج در سایت مزداست.
خود ببینید و بخوانید.

The company's name, "Mazda," derives from Ahura Mazda, a god of the earliest civilizations in West Asia . We have interpreted Ahura Mazda, the god of wisdom, intelligence and harmony, as the symbol of the origin of both Eastern and Western civilizations, and also as a symbol of automobile culture. It incorporates a desire to achieve world peace and the development of the automobile manufacturing industry. It also derives from the name of our founder, Jujiro Matsuda

http://www.redlink1.com/mydocs/group/45/04.jpg


نسلمان ور می افتد !

 نسل مان ور می افتد!

زن ملا مشغول پر کندن چند مرغ بود. گربه ای آمد و یکی از مرغ ها را قاپید و فرار کرد. زن فریاد زد: ملا، گربه مرغ را برد.

 

ملا از توی یکی از اتاق ها با صدای بلند گفت: قرآن را بیاور!

 

گربه تا این را شنید مرغ را انداخت و فرار کرد.

 

گربه های دیگر دورش جمع شدند و با افسوس پرسیدند: تو که این همه راه مرغ را آوردی چرا آنرا انداختی؟

 

گربه گفت: مگر نشنیدید گفت قرآن را بیاور؟

 

گربه ها گفتند قرآن کتاب آسمانی آنهاست به ما گربه ها چه ربطی دارد؟

 

گربه گفت اشتباه شما همین جاست ملا می خواست آیه ای پیدا کند و بگوید از این به بعد گوشت گربه حلال است و نسل مان را از روی زمین بردارد!

 

 









روش های ریا کاری

آموزش ریاکاری
 
 
ریاکاری خود از زیر مجموعه های بسیار مختلف و متنوعی تشکیل شده است؛ یکی از زیر مجموعه های اصلی ِ ریاکاری، حک کردن جای مُهره نماز بر روی پیشانیست.
امروزه داشتن جای مُهره نماز بر پیشانی یکی از ارکان اصلی ِ رسیدن به دایره ی قدرت است؛ جای مُهر را می توان به شیوه های مختلفی بر روی پیشانی حک کرد، ما در این پست قصد داریم تا تعدادی از این شیوه ها را به شما آموزش بدهیم.
روش نعل اسبی
 

 

در این روش چنان که از اسمش پیداست از نعل اسب برای کوبیدن جای مهر بر روی پیشانی استفاده می شود، این روش بیشتر در بین روشنفکران دینی مقبولیت دارد.
این روش صد در صد تست شده و بازدهی آن بسیار سریع است، برای مثال صاحب تصویر فوق پس از حک نعل اسبی در اولین مرحله ی انتخابات مجلس در منطقه ی خود حائز اکثریت آرا شد و با اختلاف بسیار فاحشی نسبت به نفر دوم راهی مجلس شد.
 
 
روش مدور
روش مدور یا اسیدی یکی از قدیمی ترین روش های کوبیدن جای مُهر است و امروزه کمتر کسی از این روش استفاده می کند، پیش بینی می شود استفاده از این روش تا یکی دو سال آینده به صورت کامل منسوخ شود.
استفاده از این روش با وجود درد بسیار شدید، کمترین بازدهی را دارد.

.در این روش شی ای مدور و گرد به قاعده ی یک مهر نماز را به اسید آغشته کرده و بر روی پیشانی می گذاریم، بسته به نازکی یا کلفتی پوست شما این عمل باید بین سه تا پنج مرتبه تکرار شود.
 
 
روش دو شاخ
این روش علاقه مندان زیادی دارد و معمولا بیشتر طرفداران این روش از قشر روحانیت مبارز هستند.
در این روش دو سکه ی دوریالی (در صورت عدم دسترسی از باطری های بشقابی ساعت نیز می توانید استفاده کنید) را در مایکروفر گذاشته و درجه ی آن را روی صد و پنجاه درجه ی فارنهایت گذاشته، پس از گرم شدن سکه ها از یکی از دوستان خود بخواهید که همزمان هر دو سکه را بر روی پیشانی شما به مدت ده دقیقه بچسپاند، این روش تست شده و صد در صد جواب داده است، شخصیت های بزرگی همچون مصطفی پور محمدی وزیر کشور از این روش برای رسیدن به دایره ی قدرت استفاده کرده اند.
 
 
روش تک شاخ
این روش فقط بین کسانی متداول است که نیاز چندانی به داغ پیشانی ندارند و جایگاهشان در نظام مستحکم است اما برای خالی نبودن عریضه دوست دارند تا جای مهر را بر پیشانی خود داشته باشند.

مراحل انجام این روش دقیقا مانند روش دو شاخ است با این تفاوت که به جای دو سکه از یک سکه استفاده می شود.
 
 
روش گشنیزی
روش گشنیزی که به روش شتاب نیز مشهور است جدیدترین شیوه ی داغ پیشانیست و معمولا توسط کسانی مورد استفاده قرار می گیرد که دوست دارند بسیار سریع و یک شبه به حلقه قدرت متصل شوند.

در این روش می توانید از ته ماشین های موبر معروف به فیلیپس که دارای سه دایره هستند استفاده کنید، ابتدا اجاق گاز را روشن کرده و ماشین فیلیپس را روی آن گذاشته تا خوب گداخته شود و قرمزی آن به چشم آید و پس از گداخته شدن فقط در یک مرحله و به مدت زمان سه الی پنج ثانیه بر روی پیشانی خود فشار دهید