شعر معروف روباه و زاغ
زاغكي قالب پنيري ديد *** بهدهن گرفت و زود پريد
بر درختي نشست در راهي *** كه از آن مي گذشت روباهي
روبه پر فريب و حيلت ساز *** رفت پاي درخت و كرد آواز
گفت : به به چقدر زيبايي *** چه سري، چه دمي ، عجب پايي
پر و بالت سياه رنگ و قشنگ *** نيست بالاتر از سياهي رنگ
گر خوش آواز بودي و خوش خوان *** نبدي بهتر از تو در مرغان
زاغ مي خواست قار قار كند *** تا كه آوازش آشكار كند
طعمه افتاد چو دهان بگشود *** روبهك جست و طعمه را بربود
آقا فقط در اين حد بدونيد كه شعر اصلي از يه شاعر فرانسوي بوده و حبيب يغمايي اونو به فارسي ترجمه كرده
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۰ ساعت 18:15 توسط احسان
|